اثر هنری....

 

بالاخره بعد از کلی درگیری و جنجال و اتفاقای مختلف(!) با کمک استادم این نقاشیو کشیدم!!از اونجایی که میدونم نقاشیمون خیلی قشنگ شده و الان همه تون دارین از حسودی میترکین باید بگم که این نقاشی اصلا توجیهی واسه بی استعدادی من در زمینه ی کشیدن نیست چون من بیشتر نقش ناظرکیفی داشتم و فقط یه وقتایی یه دستی به نقاشی میزدم ولی مهم اینه که آخرش به اسم خودم تموم شد!!!

پ.ن:بیخودی خودتونو نکُشین!!استادم دیگه شاگرد قبول نمیکنه!!!

کاملا" بی ربط: منِ دیوانه چو زلف تو رها می کردم   /    هیچ لایق ترم از حلقه ی زنجیر نبود

پلنگ صورتی....

حکایت دانشگاه ما شده مثله حکایت کارتون پلنگ صورتی*....!!!صبح که میریم دانشگاه رو در و دیوارای همه کلاسا نوشتن " مرگ بر دیکتاتور" ! ساعت بعد میبیینیم از حراست با سطل رنگ دارن میرن از پله ها بالا و رو نوشته هارو رنگ میکنن!! دوباره یه ساعت دیگه میریم تو کلاس میبینم رو اون رنگا نوشتن " ننگ با رنگ پاک نمیشود"!!

خلاصه که این قضیه واسه خودش کلی پروژه شده و تبدیل شده به یه تفریحات سالم!!تازه یه تفریح دیگه م جدیدا" کشف شده!!اینکه کفِ کفشارو با رنگ سبز رنگ میکنن و 4 طبقه رو میرن بالا!!و ما فقط نگاه میکنیم و از این همه پشتکار لذت میبریم

ولی ما اصلا این تفریحات سالم را به کسی پیشنهاد نمیکنیم و همه را به تفریحات ناسالمی از قبیل حمایت از دولت کودتا تشویق مینماییم!!(چون تازگیا تفریحات ِ سالم پر خطر تر از نوع ناسالم آن میباشد)

*همون قسمتش که پلنگ صورتی همه جارو صورتی میکرد و پشت سرش یکی دیگه میومد و رو رنگای صورتیو آبی میکرد!!!

پ.ن:حالا احتمالا از شانس من هیچکس این قسمت پلنگ صورتیو ندیده!!!

بستنی....

بستنی دوایِ تنهاییِ دل کوچک تو نیست.خیلی زود شیرینیه دل فریبش دلت را خواهد زد.باز تو میمانی و تلخیِ تند تنهایی و بستنی آب شده که جانت را نوچ کرده است....!!!!ء

twilight...

از اونجایی که گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه پیف پیف بو میده،من چند وقته(یعنی دقیقا از وقتی کتاب new mo0n رو تموم کردم) به شدت اصرار دارم بگم چقدر اون دوتا پسرایی که تو فیلمن(ادواردو جاکوب)  بیریختن و من چقدر خوشحالم که باهاشون فیلم بازی نمیکنم و چقدر خوشبختم که جای اون دختره ی بیریخت و آویزون نیستم که 2تا پسره همه چی تموم دوسش دارن!!!

فقط وقتی برای nاُمین بار فیلمشو دیدم و کتابشو خوندم دلم میخواست خیلی محترمانه و با آرامشِ کامل دونه دونه موهای خودمو اون دختره رو بکَنم!!

و بعد از همه ی این حرفا فقط به این نتیجه رسیدم اینکه میگن خره ما از کره گی دم نداشت کاملا" غلطه یا حداقل درمورد من عمرا" صدق نمیکنه!!بلکه خره ما کلا" دورانِ کره گی نداشت......

پ.ن:راستی گویا اخیرا" گربه هایی پیدا شدن که وقتی دستشون به گوشت نمیرسه خیلی عاقلانه بیخیال گوشته میشن و ما شدیدا" سعی داریم این گربه های محترم را الگوی خود قرار دهیم!!