اثاث کشی....

بعد از کلی تلاش و تفکر مِن باب ِ اینکه بالاخره از بلاگفا به سمت ورد پرس اثاث کشی کنم یا نه آخرش به این نتیجه رسیدم که هنوز درگیرم در انتخاب بین امکانات ورد پرس و آرشیو و کامنتهام تو بلاگفا...!!

تازه از طرفی یه حسی بهم میگه آخه جوجه تورو چه به تکنولوژی

از این رو به ناچار همچنان در خدمت این بلاگفای خائن میمانیم تا زمانی که به اندازه تکنولوژی بزرگ شویم یا خونمان از دست این بلاگفا به جوش آید یا اینکه فیلتر شویم!!

پ.ن:اگه کسی هست یه راهی بلد باشه که من بتونم با همه ی وسایلم(یعنی با آرشیو و کامنتام) اثاث کشی کنم به سمت ورد پرس زود به من خبر بده!!

 

همیشه پای یک زن+مرد درمیان است.....

"هیچ فیلمی دیدی که فیلم باشه اما یه زن تو مرکز توطئه هاش نباشه؟؟؟هیچ اختلافی رو سراغ داری که سر زنها نباشه؟؟؟هیچ درگیری یی هست که به اونا مربوط نشه؟؟؟هیچ تنشی هست که یه سرش زنها نباشن؟؟؟حتی رونده شدنمون از بهشت؛بازم باعث و بانیش یه زن بود......"

اینا یه تکه از کتابی بود که هم از خودش هم از نویسنده ش حالم به هم میخوره و با اینکه حرفاش آخرِ بی انصافیه ولی وقتی خوب فکر کردم دیدم یه جورایی (و البته تا یه حدی) واقعیته!!!

و من گاهی واقعا" لذت می برم از اینکه یه دخترم و میتونم تا دلم میخواد بدجنس باشم و پر از خُرده شیشه!!!

پ.ن:البته ناگفته نماند که دنیا کاملا" وارونه شده و الان این آقایونِ محترم هستن که عامل همه ی درگیریان!!

پ.ن:ولی ما در آخر فقط آرزومندیم دنیا را از شر هر گونه موجودِ خبیثی (چه زن،چه مرد)  پاک ببینیم چون جدیدا" به این نتیجه رسیدیم که تحمل هر دو گونه ی این موجودات به شدت سخت میباشد!!!!

پ.ن:از تمامی دوستانی که عضو فیس بوک هستن و تمایل دارن که بنده افتخار بدم و اَدشون کنم خواستاریم که ایمیلشونو از طریق کامنت خصوصی به من بدن!!!

کودک وحشی.....

مرغک خسته از پرواز در حسرت جرعه‌اي عشق ته چاه را مي‌نگريست. غافل از آنکه شيطنتي کودکانه با تيرکمانش او را در کمين است........

زمان....

چرا از وقتی ساعتارو کشیدن عقب انقدر زمان دیر میگذره؟؟؟؟

 کلی وقته که منتظرم اون ساعتی که میخوام برسه ولی انگار یکی زمانو نگه داشته!!

الان دقیقا" شدم شبیه یه زودپزی که با انگشت سوپاپشو نگه داشتن و هر لحظه امکان فوران کردن داره!!!چون چند ساعته که سعی کردم یه کاریو نکنم ولی دیگه نمیتونم....

نتیجه ی اخلاقی:هیچوقت خودتونو نکشین که بیخودی آدم بشین.چون ارزش ترکیدن نداره!!!!به فکره خودتون نیستین به فکره هیکلتون باشین!!!

پ.ن:راستی استرس داشتن یه وقته دیگه هم مسخره س!اونم وقتی که یه مهمونِ شیک دارین.مامانت از خونه میره بیرون،میگه سر یه ساعتی غذارو خاموش کن ولی تو یادت میره!!!

پ.ن:ماااااااااادر  جااااااان!!!!!

استرس.....

استرس داشتن چیزه مسخره ایه.اونم وقتی که:

یه امتحان سخت داری و هیچی هم درس نخوندی و مطمئنی که اون درسو میفتی!!!

بیرون از خونه مشغوله عشق و حال بودی ولی وقت برگشتن تو یه ترافیک سنگین میمونیو آخرشب میرسی خونه و میدونی که بابات قبل از تو رسیده و منتظره که یه مذاکره حسابی با هم داشته باشین!!!

یه کتاب از یکی قرض میگیریو بعد از کلی وقت که یادت میفته بهش پس بدی میبینی گمش کردی!!!

ماشینِ مامانتو بی اجازه برمیداریو وقتی کلی داغونش کردی بهش برمیگردونی!!!

یکی از وسایلای خونه رو به هوای مهندسی کردن باز میکنی بعد که خووووب خرابش کردی میبینی بلد نیستی ببندیش!!!

...............................

و از همه مسخره تر وقتیه که قراره یکی رو ببینی که میدونی نه شاخ داره نه دم!!ولی هرچی فکر میکنی دلیل این استرس مسخره رو نمیفهمی........!!!!!!!!!

پ.ن:اصلا فکر نکنین من بچه ی خراب کاری هستماااااااااا